استان‌ها

، تحصیل مال نامشروع، تماس نامحرم و جعل عنوان است که در خصوص کسب مال نامشروع به بیش از 900 میلیون تومان جریمه محکوم و درباره توهین به مقدسات به پنج سال حبس و در خصوص لمس نامحرم به 85 ضربه شلاق محکوم می شود، درباره اتهامات وی در خصوص افساد فی الارض با توجه به اشکالاتی که قاضی اول پرونده به آن وارد می کند، تحقیقات ادامه می یابد تا اینکه در سال 93 مجدداً دادگاه برگزار و به این اتهامات رئیس فرقه ضاله حلقه ... ,اعترافات,تکان,دهنده,آسیب,دیدگان,عرفان,حلقه,اعدام,برای,طاهری,خواستم,برسم,شیطان,رسیدم ...ادامه مطلب

.... اگرچه که کلاژن بهترین برطرف کننده چین و چروک شناخته شده است. با این حال جایگزین های دیگر برای حجم دادن به پوست موجود است مثل چربی موجود در بدن و مواد مصنوعی . حال نگاهی به چگونگی عملکرد کلاژن و دیگر برطرف کننده ها بیاندازید. کلاژن چیست؟ ... ...: ما از مناطقی عقب نشینی کرده ایم که ارزش از, ...ادامه مطلب

...، کشورهای تحریم کننده قطر (عربستان، امارات، بحرین و مصر) در بیانیه مشترکی اعلام کردند: مخالفت قطر با خواسته های ما نشان دهنده میزان ارتباط این کشور با گروه های تروریستی و ادامه تلاش برای تخریب و از بین بردن امنیت و ثبات کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و منطقه است. در این بیانیه ادعا شده است: هد, ...ادامه مطلب

به گزارش تابناک یزد، حادثه تکان دهنده تجاوز نیروی رسمی و تحت استخدام پلیس ریو در دهکده المپیک، بسیاری را نگران کرده و تاسف مقامات کشورهای مختلف را در پی داشته است. به گزارش تابناک ورزشی، شب گذشته نگهبان رسمی سالن دوچرخه سواری دهکده المپیک ریو 2016 در حالی که قصد تجاوز به نیروی رسمی آتش نشانی واحد مستقر در دهکده را داشت، دستگیر و بازداشت شد. زن آتش نشان آنقدر فریاد کشیده بود که دیگر از رسیدن نیروهای پلیس ناامید به نظر می‌رسید اما پلیس با شنیدن صدای جیغ و فریاد زن آتش نشان به محل رسید و فرد متجاوز و مجرم را دستگیر کرد.   نکته عجیب این که در استخدام این فرد هیچ وسواس یا سختگیری صورت نگرفته و او پیش از این از اشرار مناطق خطرناک ریو بوده است، او پیش از این تصویری در صفحه فیس بوک خود منتشر کرده که در آن دو اسلحه را به نشانه تهدید رقبای مافیایی خود، در دست دارد.فریرا مندس اکنون تحت کنترل پلیس ریو است و به زودی با توجه به محرز بودن جرم خود به زندان مرکزی آلگره تحویل داده خواهد شد. Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

پیرزن روی صندلی چرخدار فرسوده‌اش نشسته، چادر سیاهش را روی صورتش کشیده، ساکت و آرام، در میان دست‌های چروک خورده‌اش جعبه‌ای قرار دارد و رهگذرانی که هر از چند گاهی سکه‌ای در آن می‌اندازند. روی پاهای پیرزن کیسه‌ای قرار دارد. پیرزن به‌ عابری که سکه‌ای درون جعبه می‌اندازد نهیب می‌زند من گدا نیستم، اسکاچ می‌فروشم، اگه راست می‌گی ازم اسکاچ بخر. زن جوان عذرخواهی کرده و تقاضای اسکاچ می‌کند. پیرزن دست در کیسه می‌کند و اسکاچی در اختیار زن قرار می‌دهد و پولش را درون جعبه می‌اندازد. به پیرزن نزدیک می‌شوم. اسکاچ‌های رنگی با نخ‌های رنگارنگ که به‌وسیله دست بافته شده‌اند. - این اسکاچ‌ها رو خودتون بافتید؟ چادرش را کنار می‌زند، پیرزنی است سفیدرو که روزگار خطوط متعددی را در چهره‌اش نمایان کرده. با چشمان کم‌فروغش نگاهم می‌کند: «بله». ٭٭٭ - چرا اینها رو می‌بافی؟ برای اینکه باید خرجم رو دربیارم. - تو این سن و سال کسی نیست از شما حمایت کنه؟ نه خانوم، خدا ازم حمایت کنه کافیه. - ان شاءالله. منظورم اینه که همسری، بچه‌ای؟ ای بابا، همسرم دو سالی هست به رحمت خدا رفته، سه تا پسر دارم همه ماشاءالله برای خودشون کسی هستن اما از پس نگه داشتن من بر نمیان. - یعنی حاضر به نگه داشتن شما نیستن؟ نه، خانوم‌هاشون حاضر نیستن با یه مادرشوهر معلول زندگی کنن. می‌خواستن من رو به مرکز نگهداری سالمندان و معلولان ببرن که قبول نکردم. - پس چی کار می‌کنید؟ بهشون گفتم ولم کنید، اونا هم ولم کردن. - شاید شرایط مالیشون خوب نیست؟ نه خانوم، یکیشون وکیله، یکی استاد دانشگاه، یکی هم پزشکه. - یعنی با این شرایط حاضر نیستن حتی به شما خرجی بدن؟ نه، هیچ کمکی نمی‌کنن. خودم باید از پس زندگی خودم بربیام. - اینا رو چه طوری می‌بافید؟ نخها رو خودتون تهیه می‌کنید؟ نه مادر، خدا که آدم رو ول نمی‌کنه. همسایه‌ها کمکم کردن. از قدیم بافتنی بلد بودم، یکی از همسایه‌ها برام نخ میخره و میاره، منم اینا رو می‌بافم و میارم تو خیابون می‌فروشم. یه مدتی لیف می‌بافتم، الانم اسکاچ می‌بافم. - خونتون کجاست؟ اسلامشهر. - از اون جا چطور تا اینجا می‌آیید؟ یک آقایی همسایه ماست که مسافرکشی می‌کنه، صبح‌ها من رو میاره اینجا و غروبم می‌رسوندم خونه. - بهش کرایه می‌دید؟ نه، مثل پسر خودمه. واقعا ازش ممنونم. هر کاری داشته باشم کمکم می‌کنه، هم خود, ...ادامه مطلب

در هفته‌های اخیر، هنرمندان و به ویژه سینماگران کشورمان، اقدامات متفاوتی برای یادآوری اهمیت حفظ جان گونه‌های حیوانی و گیاهی انجام داده‌اند و در این میان، رضا کیانیان روایتی متفاوت از یک خادم امام رضا (ع) بیان کرده که به شدت تکان دهنده است. به گزارش «تابناک یزد»، در هفته‌های اخیر، هنرمندان و به ویژه سینماگران کشورمان، اقدامات متفاوتی برای یادآوری اهمیت حفظ جان گونه‌های حیوانی و گیاهی انجام داده‌اند و در این میان، رضا کیانیان روایتی متفاوت از یک خادم امام رضا (ع) بیان کرده که به شدت تکان دهنده است.در ‌ماه‌های اخیر، موج تازه جریان‌های حفاظت محیط زیستی به راه افتاده است؛ موجی که هنرمندان و به طور خاص سینماگران را نیز با خود همراه کرده. در این میان، نخستین دوره جشنواره فیلم سبز در زمستان سال پیشین برگزار شد و در بهار سال جاری نیز دومین دوره این جشنواره برگزار خواهد شد که تلاشی جدی برای فرهنگ‌سازی در این حوزه با تکیه بر ابزار قدرتمند سینماست.تعدادی از هنرمندان از جمله میترا حجار، نفیسه روشن، کتایون جهانگیری و سینا حجازی با حضور در جزیره آشوراده ضمن پاکسازی منطقه از زباله و مراسم رهاسازی هفتاد و چهارمین فک خزری، در طرح حمایت از فک خزری مشارکت کردند. در روزهای اخیر نیز ماجرای تجمع محیط زیستی که هدیه تهرانی نیز در آن مشارکت داشت، خبرساز شد.حال رضا کیانیان روایتی کاملاً متفاوت و تأمل برانگیز در این زمینه منتشر کرده است؛ روایتی که این بازیگر شاخص سینمای ایران مستقیم به نقل از یکی از خادمین حرم رضوی نقل می‌کند که در نوع خود تکان دهنده است.کیانیان چنین روایت می‌کند: «هنگامى كه براى زيارت امام رضا(ع) مى روم، گاهى بعضى از خدام امام، من را به محل استراحت خودشان دعوت مى كنند. من هم بى درنگ و در اوج خوشحالى مى پذيرم. چاى، گپ و گفت و مهربانى... يك بار كه صحبت ها درباره ى معجزات هر روزه ى امام گُل انداخته بود، يكى از خدام قديمى كه از دوستان پدر مرحومم بود تعريف كرد: چندين سال پيش، در يكى از شب هاى زمستان، بعد از كشيك خوابيده بودم كه امام به خوابم آمد و فرمود: بلند شو برو جلو پنجره فولاد. بى معطلى بيدار شدم. از اين سوى صحن نگاه كردم و ديدم برف سفيد يكدستى سراسر صحن را پوشانده و هيچ خبر ديگرى نيست!با خودم گفتم، حتماً خيالاتى شدم ...برگشتم و خوابيدم. دوباره امام به خوابم آمد و گفت: مگر نگف, ...ادامه مطلب

استرس بلای اصلی زندگی مدرن است. در واقع کسی که در یک شهر بزرگ زندگی می‌کند، دائماً با خطر استرس منفی مواجه است و ممکن است بوسیله این استرس‌ها دچار بیماری شود. به گزارش تابناک یزد،بنابراین زندگی در شهر مخصوصاً شهرهای بزرگ اگرچه دارای مزایایی است اما معایب زیادی هم دارد که می‌توان از جمله این معایب به استرس‌های زندگی در شهر اشاره کرد. در شهرها، تغییر و تحول و تنوع بیشتر است و همچنین وجود سرگرمی‌ها و هیجان‌های بیشتر در شهر می‌تواند برای افراد جالب باشد. اما باید گفت زندگی در شهر استرس آور است و افرادی که در شهر بخصوص شهرهای بزرگ زندگی می‌کنند، بیشتر از ساکنان شهرهای کوچک تنهایی و انزوا را تجربه می‌کنند. بر اساس آخرین مطالعات انجام شده، کسی که در یک شهر بزرگ زندگی می‌کند، به طور مشخص استرس منفی بیشتری را نسبت به کسی که در روستا زندگی می‌کند، متحمل می‌شود.ترس و افسردگیبسیاری از افرادی که در محیط های شهری زندگی می‌کنند، از استرس و ترس و همچنین افسردگی روزافزون رنج می‌برند. بر اساس برآوردهای انجام شده، در شهرها، بیماری‌های روانی حدود 40 درصد بیش از روستاها است. در آلمان، شهرهای بزرگ مانند مونیخ، هامبورگ و برلین یا فرانکفورت، شهرهایی پر سر و صدا و آلوده هستند و ازدحام جمعیت در این شهرها، باعث می‌شود که شرایط برای زندگی مردم مناسب نباشد از سوی دیگر مردم در خانه‌های کوچک زندگی می‌کنند که همه این موارد باعث احساس ناراحتی و عصبی شدن افراد شده و ممکن است سرانجام باعث بیماری آنها شود.شهرنشینان برعکس روستاییان، حتی بسیاری از همسایگان خود را نمی‌شناسند این به معنی تنها بودن مردم در شهرهاست و کسی که تنها و منزوی باشد، سریعتر بیمار می‌شود.چگونه می‌توان با استرس‌های شهرنشینی مبارزه کرد؟همه کسانی که در شهرها ی بزرگ زندگی می‌کنند درمی‌یابند که در معرض استرس منفی هستند، بنابراین باید به دنبال از بین بردن این استرس باشند. استرس می‌تواند در دوره زمانی مشخصی از بین برود. این می‌تواند به طور مثال بوسیله یک پیاده روی طولانی مدت در فضای سبز یا بوسیله فعالیت‌های ورزشی، اتفاق بیفتد. فرد دچار استرس می‌تواند در یک باشگاه ورزشی ثبت‌نام کند و این امر دو مزیت دارد، اینکه فرد می‌تواند با افراد دیگری تعامل داشته باشد و از انزوا نجات یابد و مزیت دیگر این است که باعث می‌شود، با ورزش کردن استرس او از بین , ...ادامه مطلب