با اجازه دادسرای تهران، نبش قبر کردیم؛ جسد شهید تازه مانده بود

ساخت وبلاگ
فصل بهار فرصتی برای نو شدن است و این نو شدن، گاه گاهی نیاز به یادآوری واژه مرگ دارد، تا بدانیم در پس هر نو شدنی، نکته ای نهفته است و اندیشیدن به مرگ، حتی در روزهای آغازین سال، اندیشیدن به زندگی دوباره است.
یادداشتی با عنوان"شهید زنده " از عبدالله شفیعی را در ادامه خبر می خوانید.

حدود یازده سال در واحد متوفیات سابق (عروجیان) مشغول به انجام وظیفه بودم. در یکی از همین روزهای پرخاطره از ستاد معراج شهدا برادر فیاضیان که مسئول امور شهدا بود، ضمن مراجعه گفت: مجوزی از دادسرای تهران صادر شده مبنی بر اینکه مزار شهیدی را نبش قبر کنند که حدود 2 سال قبل دفن شده بود. دلیلش را نگفت، فقط چون کار قانونی بود از ما خواست همکاری کنیم.

بعد از اینکه نبش قبر کردند برگشتند. به من و سرپرست متوفیات حاج آقای جغتایی با تعجب همراه با شادی و چشمانی خیس شده از اشک گفتند: بیائید و از نزدیک جسد این بزرگوار را ببینید که بعد از گذشته حدود 2 سال جنازه این شهید انگار همین دیروز دفن شده بود.

آن روز با تمام وجودم زنده بودن شهدا را احساس کردم.

*برگرفته از کتاب "این خاطرات ماست"، برگزیده خاطراتی از کارکنان سازمان بهشت زهرا(س)

استان‌ها...
ما را در سایت استان‌ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استان‌ها ostanha بازدید : 185 تاريخ : شنبه 29 اسفند 1394 ساعت: 16:05