مادر آتنا و اهالی شهر از قتل می گویند

ساخت وبلاگ

پدر آتنا: حال همسرم خوب نیست عبدالله طباطبایی دادستان شهرستان پارس آباد می گوید آتنا زمان هایی که کنار بساط پدرش بود، برای استفاده از دستشویی یا خوردن آب به مغازه رنگرزی که در نزدیکی بساط پدرش بود، می رفت. صاحب مغازه مردی 40 ساله بود که آتنا و پدرش را از مدت ها قبل می شناخت. آن روز هم بی آنکه پدرش متوجه شود، آتنا راهی مغازه مرد 40ساله شد غافل از اینکه او نقشه شومی برایش کشیده بود ...

.... او قبل از رفتن به خانه برای خوردن آب قدم به داخل مغازه رنگرزی گذاشت که قبلاً بار ها به آنجا رفته بود. صاحب مغازه که مردی 42 ساله و اسماعیل نام دارد، وقتی دخترک را تن ها دید به او تعرض و بعد از قتل طلاهایش را سرقت کرد و جسدش را داخل یک ساک گذاشت. او ساک را داخل بشکه ای پلاستیکی گذاشت و رویش را با خاک پوشاند و محل کارش را ترک کرد. وقتی خبر گم شدن آتنا در شهر پیچید، ...

...: خدا آتنا را بعد از 6 سال چشم انتظاری به ما داد. صدای دست و پا زدنش را توی شکمم که می شنیدم اشک در چشم هایم جمع می شد. وقتی به دنیا آمد و توی بغلم گذاشتند صدای نفس هایش دیوانه ام می کرد. آن روز سه تایی من و بهنام (پدر آتنا) و آتنا راه بیمارستان تا خانه را پرواز می کردیم. آتنا درمان تمام دردهایی بود که در زندگی ام کشیده بودم. ...

اردیبهشت ماه سال 88 بود که با توجه به خلأهای قانونی موجود در زمینه حقوق کودکان و نوجوانان و کودک آزاری هایی که افکار عمومی را تحت تأثیر قرار داده و اعتراض های فعالان حقوق کودک را موجب شده بود، قوه قضاییه لایحه ای را با عنوان حمایت از کودکان و نوجوانان را در قالب 54 ماده تقدیم دولت کرد. پس از ارسال لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان به دولت، مواد این لایحه به 49 ماده کاهش یافت و در تاریخ 10 مرداد 1390 در کمیسیون لوایح دولت دهم به تصویب رسید و در بیست وهشتم آبان ماه همان سال، به مجلس ارسال شد. ...

... از سید جواد می خواهم به یکی از همان توصیه های صبحگانش در حرم، میهمانم کند. کتاب دعایش را می بندند و می گوید:عاقبت بخیری و اگر مشکلی داشتی بعد از نماز صبح 144 مرتبه یا مقلب القلوب یا تا 40 روز سوره مبارکه یاسین بخوان. همراه پدر در صبحگان می آید دست سید بزرگ را به احترام می بوسد و کنارش آرام می گیرد. حاج خانم اصرار دارد باز هم به منزلشان بروم. گرمای لذت بخش یک کانون دلربا در این خانه معنا و عشق تقسیم می شود وقتی عطر مریم به دستانم هدیه می کنند. ...

... از سید جواد می خواهم به یکی از همان توصیه های صبحگانش در حرم، میهمانم کند. کتاب دعایش را می بندند و می گوید:عاقبت بخیری و اگر مشکلی داشتی بعد از نماز صبح 144 مرتبه یا مقلب القلوب یا تا 40 روز سوره مبارکه یاسین بخوان. همراه پدر در صبحگان می آید دست سید بزرگ را به احترام می بوسد و کنارش آرام می گیرد. حاج خانم اصرار دارد باز هم به منزلشان بروم. گرمای لذت بخش یک کانون دلربا در این خانه معنا و عشق تقسیم می شود وقتی عطر مریم به دستانم هدیه می کنند. ...

...، قتل در آنجا رخ داده است. اسماعیل در روزهای اول جست وجو سعی می کرد نزدیک ما باشد و برای پدر آتنا آب و چای می آورد . حتی یک بار برای او ترشی آورد. این مرد فردی سابقه دار است که چند پرونده دارد. ما بعد از افشای راز قتل متوجه سابقه او شدیم. سوءاستفاده از خودکشی یکی از اهالی همزمان با ناپدید شدن آتنا و آغاز جست وجوها برای یافتن او، یکی از اهالی محل خود را حلق آویز کرد و به ...

.... معمولاً آتنا هم با پدرش همراه بود و در همان اطراف بازی می کرد. از خانه پدر آتنا تا محلی که دخترک ناپدید شد چند دقیقه بیشتر راه نیست. او ادامه داد: مرد رنگرز، یکی از افرادی بود که در تمام مراحل تحقیق و جست وجو برای یافتن آتنا با ما بود و هر آنچه ما در مورد آتنا می دانستیم او هم باخبر می شد ولی چه می دانستیم که او عامل قتل همین دخترک است و با ما همراه شده تا متوجه شود که ...

... شما کی از قتل Murder آتنا مطلع شدید؟ سه شنبه صبح بود که از طرف نیروی انتظامی با بهنام برادرم تماس گرفتند و گفتند پیکر آتنا پیدا شده است. اما تا وقتی که جسد او را ندیده بودیم، باور نمی کردیم. اصلا تصورش را هم نمی کردیم که برای این دختر معصوم چنین اتفاق هولناکی افتاده باشد. چند روز دنبال آتنا گشتید؟ از همان روز که او گم شد. همه شهر را ...

598 ۱ ساعت پیش

...، پریناز (مادر آتنا) دست به شکمش می کشد و می گوید: خدا آتنا را بعد از 6 سال چشم انتظاری به ما داد. صدای دست و پا زدنش را توی شکمم که می شنیدم اشک در چشم هایم جمع می شد. وقتی به دنیا آمد و توی بغلم گذاشتند صدای نفس هایش دیوانه ام می کرد. آن روز سه تایی من و بهنام (پدر آتنا) و آتنا راه بیمارستان تا خانه را پرواز می کردیم. ...

... برابر تحقیقات به عمل آمده مقتول به همراه دوستانش در بیشتر شب ها مقابل ساختمان محل سکونت دو برادر ( رضا و جواد ) تجمع می کردند و همین موضوع زمینه اعتراض و نهایتا اختلاف دو برادر با مقتول و دوستان وی را ایجاد کرده بود. با شناسایی رضا به عنوان فرد ضارب و متهم اصلی پرونده ( از طریق اظهارات شاهدان صحنه درگیری)، ...

.... معمولاً آتنا هم با پدرش همراه بود و در همان اطراف بازی می کرد. از خانه پدر آتنا تا محلی که دخترک ناپدید شد چند دقیقه بیشتر راه نیست. او ادامه داد: مرد رنگرز، یکی از افرادی بود که در تمام مراحل تحقیق و جست وجو برای یافتن آتنا با ما بود و هر آنچه ما در مورد آتنا می دانستیم او هم باخبر می شد ولی چه می دانستیم که او عامل قتل همین دخترک است و با ما همراه شده تا متوجه شود که ...

... برای مثال خانواده ای ممکن است بپذیرد که پسرشان شب را در خانه یک دوست سپری کند یا با دوستانش به سفر برود، اما دختران کمتر چنین اجازه ای دارند. البته در سال های اخیر این نگاه کمی تغییر کرده و نگرانی های والدین در مورد امنیت پسرها هم بیشتر شده است. چه بخواهیم چه نخواهیم در کشور ما آزار جنسی کودکان وجود دارد؛ بنابراین واکنش خانواده ها بعد از باخبری از این موضوع با فرزند بسیار مهم است، ...

... شما کی از قتل آتنا مطلع شدید؟ سه شنبه صبح بود که از طرف نیروی انتظامی با بهنام برادرم تماس گرفتند و گفتند پیکر آتنا پیدا شده است. اما تا وقتی که جسد او را ندیده بودیم، باور نمی کردیم. اصلا تصورش را هم نمی کردیم که برای این دختر معصوم چنین اتفاق هولناکی افتاده باشد. چند روز دنبال آتنا گشتید؟ از همان روز که او گم شد ...

...: پریناز (مادر آتنا ) دست به شکمش می کشد و می گوید: خدا آتنا را بعد از 6 سال چشم انتظاری به ما داد. صدای دست و پا زدنش را توی شکمم که می شنیدم اشک در چشم هایم جمع می شد. وقتی به دنیا آمد و توی بغلم گذاشتند صدای نفس هایش دیوانه ام می کرد. آن روز سه تایی من و بهنام (پدر آتنا) و آتنا راه بیمارستان تا خانه را پرواز می کردیم. ...

بساط پدرش به مقصد خانه حرکت کرد. روز گرمی بود و دخترک عطش زیادی داشت. مثل همیشه برای نوشیدن آب به کارگاه رنگرزی اسماعیل رفت اما دیگر هیچ کس دختر شیرین زبان پارس آبادی را ندید.مادر آتنا بی تاب بود. خواهر کوچک ترش بهانه اش را می گرفت و پدر که پس از یک روز سخت کاری و گرم متوجه گم شدن جگرگوشه اش شده بود با کمک همسایگان و اقوام کوچه به کوچه دنبال دخترش می گشت. چند روز بعد سگ های هلال احمر برای ...

...، سید عباس که طبقه سوم همین خانه زندگی می کند، سید رضا که طبقه اول است و بی بی ها:زهرا، مرضیه و زینب. همه فرزندان ازدواج کرده و سید رضا مسوول بردن پدر برای نماز و دعای صبحگاه به حرم مطهر است. پسران، عطر فروش و دختران خانه دارند. ...

...، روزنامه اعتماد نوشت: صدای پدر آتنا دختر 7 ساله ای که روز 28 خرداد از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت از پشت تلفن گرفته است. جسد آتنا را 20 روز بعد در پارکینگ مغازه قاتل پیدا کردند. پدرش نه اشک می ریزد و نه فریاد می زند. فقط یک کلمه از دهانش بیرون می آید و آن اعدام است. می گوید ما اعدام می خواهیم. شوک حادثه در صدای بهنام اصلانی شنیده می شود. سکوت های طولانی و بعد می گوید: حال مادرش ...

پدرش به مقصد خانه حرکت کرد. روز گرمی بود و دخترک عطش زیادی داشت. مثل همیشه برای نوشیدن آب به کارگاه رنگرزی اسماعیل رفت اما دیگر هیچ کس دختر شیرین زبان پارس آبادی را ندید.مادر آتنا بی تاب بود. خواهر کوچک ترش بهانه اش را می گرفت و پدر که پس از یک روز سخت کاری و گرم متوجه گم شدن جگرگوشه اش شده بود با کمک همسایگان و اقوام کوچه به کوچه دنبال دخترش می گشت. چند روز بعد سگ های هلال احمر برای یافتن ...

.... او گفته بود که بازدید از بازداشتگاه کهریزک با توجه به تعطیلی آن احتمالا از دستور کار این کمیته خارج شده است. بااین حال نخستین گزارش رسمی از ماجرا را هیئت تحقیق و تفحص مجلس منتشر کرد. نتیجه این گزارش متهم شدن دادستان وقت تهران بود. ...

شهلا یکی از اقوام نزدیک شان هم می گوید: پریناز هر روز عصرها می رفت اردبیل برای آتنا لای کتاب باز کند تا جایی که آتنا را نگه داشته اند نشان بدهند. یک روز گفتند تمام رود ارس را بگرد، یک روز جنگل های اطراف را گشتند، یک روز بیابان های شهر؛ یکی از همان ها روز اولی که در اردبیل لای کتاب بازمی کردند گفتند که آتنا فوت کرده اما امید ما ناامید نمی شد هر روز بیشتر از دیروز امید داشتیم که برگردد. ...

...، چه آرزوهایی که برای او داشت اما دست سرنوشت او را برای همیشه از بهنام گرفت. صدایش آنقدر گرفته است که با زحمت می توان آن را شنید. همه چیز از آن روز شوم در خرداد شروع شد، روزی که آتنا رفت اما دیگر نیامد. بهنام، پدر آتنا اصلانی در گفت وگوی اختصاصی با پرده از ماجرای گمشدن و در نهایت مرگ دلخراش دخترش برداشت. چند فرزند دارید ...

... شما کی از قتل آتنا مطلع شدید؟ سه شنبه صبح بود که از طرف نیروی انتظامی با بهنام برادرم تماس گرفتند و گفتند پیکر آتنا پیدا شده است. اما تا وقتی که جسد او را ندیده بودیم، باور نمی کردیم. اصلا تصورش را هم نمی کردیم که برای این دختر معصوم چنین اتفاق هولناکی افتاده باشد. چند روز دنبال آتنا گشتید؟ از همان روز که او گم شد. همه شهر را ...

قهقهه خواهر در خانه نمی پیچد. شانه به موهایش کشیده نمی شود. آسنا، خواهر خود را از دست داده است. دیواری سیاه، خانه خانواده آتنا را دوره کرده است. مادر این روزها اصلا حال خوبی ندارد و هر روز در بیمارستان است. سرم، غذای این روزهای مادر آتناست و پدر دایم یک درخواست از دستگاه قضایی دارد: رسیدگی سریع به پرونده! ...

...! اما در همه آنها یک نکته مشترک وجود دارد؛ انزجار از تکرار اتفاقاتی چنین که پیش از این برای ستایش، دختربچه افغان ساکن ایران رخ داد و این بار برای آتنا. با این حال شاید واکنش ها در این موقعیت تلنگری به حساب می آید برای پیدا کردن راه حل. آنچه می خوانید اندوه نوشته های ستاره هاست درباره مرگ آتنا. ...

.... پرویز گرشاسبی چند روز قبل به ایران گفته بود بستر خشک تالاب گاوخونی در اصفهان در معرض تبدیل شدن به یک کانون بحرانی است که اگر مثل جازموریان در کرمان فعال شود شهرهای مرکزی ایران با فاجعه گرد و غبار مواجه می شوند. اما گرد و غبار در مرکز ایران در حالی اتفاق افتاد که از 2 روز پیش ...

.... مرد موزی با چشم های زردرنگ که نگاهش ترس خاصی دارد. هر روز پدر آتنا وانتش را در مقابل مغازه این مرد جنایتکار پارک می کرد تا لباس هایی را که داخل وانت بود بفروشد. معمولاً آتنا هم با پدرش همراه بود و در همان اطراف بازی می کرد. از خانه پدر آتنا تا محلی که دخترک ناپدید شد چند دقیقه ...

...، قتل در آنجا رخ داده است. اسماعیل در روزهای اول جست وجو سعی می کرد نزدیک ما باشد و برای پدر آتنا آب و چای می آورد . حتی یک بار برای او ترشی آورد. این مرد فردی سابقه دار است که چند پرونده دارد. ما بعد از افشای راز قتل متوجه سابقه او شدیم. سوءاستفاده از خودکشی یکی از اهالی ...

...: مادر آتنا درباره قتل دخترش چه می گوید؟ بیشتر بخوانید: حال و روز خانواده قاتل آتنا/ گفتگو با برادر قاتل دختر پارس آبادی بیشتر بخوانید: قتل و آزار جنسی آتنا اصلانی آن طور که آشنایان اسماعیل می گویند او رفتارهای ناهنجار زیادی داشته و چندین پرونده نیز به خاطر او تشکیل شده است. صاحبکار بهنام، پدر آتنا که این پرونده را در کنار بهنام پیگیری کرده است، ...

... این لجبازی ها لحظاتی بعد شکل هولناکی به خود گرفت و ناگهان تیغه های خنجر و چاقو در تاریکی شب درخشید و با فریادهای توهین آمیز گره خورد، در همین حال سرنشینان خودروها چهره های خشم آلود خود را به یکدیگر نشان می دادند و چاقو به دست به طرف مقابل حمله می کردند. ...

استان‌ها...
ما را در سایت استان‌ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استان‌ها ostanha بازدید : 184 تاريخ : شنبه 24 تير 1396 ساعت: 16:30